جدول جو
جدول جو

معنی ناطق شیرازی - جستجوی لغت در جدول جو

ناطق شیرازی
(طِ)
مسیحا بن ملانویدی شیرازی، متخلص به ناطق. از شاعران عهد صفویه است. نصرآبادی آرد ’نسخ تعلیق را بسیار خوش می نویسد و شعرش هم لطیف است... اما روزگار با او سازگاری ننموده چنانکه کمال عسرت را دارد’. او راست:
نسازد آشتی گرد کدورت پاک از دلها
کند به زخم را مرهم ولی ظاهر بود جایش.
*
ز جوش گریه دو چشمم حباب سوخته است
کباب وار سرشک من آب سوخته است
هلاک جلوۀ خورشیدطلعتی گردم
که سایه در قدمش آفتاب سوخته است.
رجوع به تذکرۀ نصرآبادی ص 112 ذیل مسیحا شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(صِ رِ)
ملا ابراهیم شیرازی. در مدح ائمۀ اطهار قصاید بسیاری سروده است. این بیت او راست:
بزیر تیغ بیدادش مکن تغییر رنگ ای دل
مبادا بر سر رحم آوری آن بی مروت را.
(از قاموس الاعلام ج 6)
لغت نامه دهخدا
(ظِ مِ)
معروف به نظاما. از شاعران قرن یازدهم هجری و معاصر باصفویه است، به روایت نصرآبادی به شغل بنائی اشتغال داشته و مدتی سالم تخلص می کرده سپس تخلص ناظم را اختیار کرده است. او راست:
خرامش گرچه در هر گام صیدی در کمین دارد
نگاهش چون رمیدن توسنی در زیر زین دارد
به جوش کینه کی تسخیر دل ها می توان کردن
حباب از سینه صافی بحر در زیر نگین دارد.
*
ز بس که بخیۀ زخمم به روی کار افتاد
به دام افتد اگر رنگ من پریده شود.
رجوع به تذکرۀ نصرآبادی ص 384و نگارستان سخن ص 117 و روز روشن ص 677 شود
لغت نامه دهخدا